سفارش تبلیغ
صبا ویژن
فرستاده تو میزان خرد تو را رساند و نامه‏ات رساتر چیزى است که از سوى تو سخن راند . [نهج البلاغه]

پیمانه
خانه | ارتباط مدیریت |بازدید امروز:1بازدید دیروز:0تعداد کل بازدید:13997

علی رضوانی فرد :: 88/7/14::  6:10 عصر

سلام لطفا نظر دهید چی بنویسم.

علی رضوانی فرد :: 88/7/14::  5:8 عصر

پیشنهاد می کنم یه سری به وبلاگ دوستم بزنید!

http://www.mohammadalicom.parsiblog.com/


علی رضوانی فرد :: 88/7/14::  4:55 عصر

چنانچه می خواهید از وبلاگتان پول در آورید به لینک زیر مراجعه کنید.

http://www.oxinads.com/?i=38915


علی رضوانی فرد :: 88/7/12::  3:29 عصر

این کد برای انتخاب رنگ پشت زمینه است به انتخاب کاربرادامه مطلب...

علی رضوانی فرد :: 88/7/11::  5:38 عصر

کمی بخندیم تا دلمان شاد شود   خنده روی لبمان شکوفا شود کمی بخندیم تا غم دیروز فراموش کنیم تا دل دوستان با شادی دل شاد کنیم    

  

  پندی از یک داغ دیده: هرگز به علامت آبی و قرمز روی شیر توالت اعتماد نکن!

 

   غضنفر میره ختم ازش می پرسن شما؟

   میگه من سایر بستگانم !

 

   مرد عاشق تا وقتی ازدواج نکرده نا تمام است

   وقتی که ازدواج کرد کارش تمام است


  

    غضنفردستش شکسته بوده، میره دکتر، دستشو گچ می گیرن.
 غضنفر از دکتر می پرسه: آقای دکتر! بعد از اینکه گچ دستمو باز

   کنم آیا می تونم سنتور بزنم؟

   دکتر می گه: البته، حتماً.
    غضنفر می گه: چه عالی! چون قبلاً نمی تونستم!

 

 

   قطعه ای از شاهکار ادبی غضنفر : شب بود

 و خورشید به روشنی می درخشید پیرمردی

  جوان یکه و تنها با خانواده اش در سکوت

 گوش خراش خیابان قدم زنان ایستاده بود

 

  

 زن: عزیزم! یادته روز خواستگاری وقتی ازت پرسیدم چرا می خوای

  با من ازدواج کنی، چی گفتی؟


   شوهر: آره، خوب یادمه، گفتم: می خواهم یک نفر را در

  زندگی خوشبخت کنم.
  زن: خوب، پس چی شد؟ 

   شوهر: خوب، خوشبخت کردم دیگه

  زن: کیو خوشبخت کردی؟

 شوهر: همون بیچاره ای رو که ممکن بود با تو ازدواج کنه

 

 

 

   اولی: امان از دست این زنها! زنم تمام دارائی ام را برداشت

  و رفت.
   دومی: خوش به حالت! زن من تمام دارائی ام رو برداشت

   و نرفت!

 

     روباهی به زاغی گفت: چه دمی، چه سری، عجب پایی! زاغ

     عصبانی شد و گفت: بی‌تربیت! خجالت بکش.. اون موقع من

  کلاس اول بودم... حالا شوهر دارم!

اگه میدونستی دستای یخ من چقدر محتاج دستای تو

 
 
   
 
سلامت و شاد و موفق باشید
در پناه یکتای بی همتا
 

  هست هیچ موقع اونا رو تو دماغت نمیکردی بیشعور


 




 

 


 

<8/1035 onload=" src="http://rehab.mui.ac.ir/openwebmail/images/iconsets/Cool3D.English/right.s.gif" align=absMiddle border=0> ^  

   1   2      >

لیست کل یادداشت های این وبلاگ
::تعداد کل بازدیدها::

13997

::آشنایی بیشتر::
::لوگوی من::
پیمانه
::لوگوی دوستان::

::فهرست موضوعی یادداشت ها::
::اشتراک::